به گزارش مجله خبری نگار/ ایران ورزشی: امیر قلعهنویی مجوز لازم را از سران گلگهر گرفته تا چهارمین فصل متوالی سرمربیگریاش را هم در این تیم سیرجانی تجربه کند، اما هر چه بیشتر به عملکرد او و تیم تحت هدایتش در سه فصل گذشته نگاه کنیم، بیش از پیش به این سؤالهای بدیهی میرسیم که آیا دستاوردهای «ژنرال» ارزش ابقای او را داشته و آیا کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال، گلگهریها را در فصل سوم مورد غضب خود قرار نداده و یک ضربه کاری را به لحاظ روحی - روانی به این تیم وارد نکرده است؟ امیرخان البته هنوز هم مربی خوبی است و میداند چطور تیمش را مدیریت و نحوه بازی آن را ترسیم کند، اما او بخوبی گذشته نیست و ۱۰ سال پیش مربی بهتری بود و ۱۵ سال پیش در کشاکش سالهای پایانی دهه ۱۳۸۰ و در نزدیکی ۴۲ تا ۴۳ سالگیاش مربیای بود که هر تیم ایرانی آرزوی تصاحب وی را داشت. او با قاطعیت مثالزدنی و تندی تکاندهندهاش سزاوار لقب ژنرال و مجری یک رفتار پادگانی در قبال خطاکاران و کمکارها بود و به لحاظ فنی احاطه بر زوایای هر بازی و مؤلفههای هر سیستم آنقدر عاقل و مسلط که بتواند برای هر حریف و هر مسابقه دوخت و دوزهای لازم را انجام بدهد و لباس رزمی را بر تن شاگردانش کند که کاملاً مناسب حال حریفان و به فراخور رقیب حاضر در میدان بود.
امروز هم ژنرال یک مربی «فوتبالفهم» و آگاه به چیزی است که انجام میدهد، اما گذر از ۵۵ سال سن هم از طراوت فکری وی کاسته است و هم خستگی و فرسودگی را در حین برگزاری هر مسابقه و در طول هر فصل زودتر و بیشتر بر وی غالب میکند. بدتر از همه، اینکه به سبب بالا رفتن سنش، برخوردهای چکشی گذشتهاش را با هر فرد مخالف و عامل ناسازگاری کنار گذاشته و رفتارش را تلطیف و میزان خشونتش را هم کمتر کرده و بنابراین ژنرالی هم نیست که حتی حنیف عمرانزاده، سیاوش اکبرپور، امیرحسین صادقی، پیروز قربانی و پرویز برومند در اوج دوران کیا و بیایشان از او بیم داشتند و ترجیح میدادند با سرمربی قدرقدرت تیمشان قاطی نکنند و طبق آن ضربالمثل قدیمی «آهسته بیایند و آهسته بروند تا گربه شاخشان
نزند!»
با این حال، مشکل اصلی فصلهای اخیر قلعهنویی نه کاهش تدریجی اقتدار رفتاریاش بلکه کاسته شدن محسوس کارآییهای فنی اوست. وی هشت سال است که هیچ جامی را نبرده و هرچند با ۵ بار قهرمان کردن تیمهایش (۳ بار استقلال و دو مرتبه سپاهان)، هنوز هم تک مربی پیشتاز در تاریخ ۲۱ ساله برپایی این لیگ به شمار میآید، اما «امیر قلعه» سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۳ کجا و قلعهنویی ۹۳ تا به امروز کجا؟ ژنرال کنونی حتی سایهای از مربیای نیست که از گلنزنترین مهاجم تاریخ لیگ (آرش برهانی) آقای گل این مسابقات را ساخت و در بعضی دربیها چنان رقیب بزرگ و قدیمی (پرسپولیس) را در دام انداخت که انگار نه انگار روی نیمکت حریف سلطان همه دورانها (علی پروین) نشسته است.
اگر برای هر مربیای کسب رتبه دوم لیگ برتر فوتبال کشور در سه نوبت طی ۸ سال اخیر یک افتخار تلقی شود، برای ژنرالی که وصفش را آوردیم، رساندن این عنوان به تیمهای تراکتور، سپاهان و ذوبآهن افتخارآمیز نبود، زیرا او اضافه بر مدال قهرمانی سالهای قبلتر لیگ، استقلال را در سال ۲۰۱۴ تا نیمه نهایی جام باشگاههای آسیا هم بالا برده و در این مرحله هم فقط مغلوب تیم قدرتمند «اف. سی. سئول» کره جنوبی و تک ستارههای اروپایی آن تیم شده بود.
امیر قلعهنویی، اما در طلیعه تابستان سال ۱۴۰۱ در شرایط کاملاً متفاوتی قرار دارد. او به این دلخوش و به این ادعا متکی است که اگر فدراسیون فوتبال به خاطر استفاده گلگهر از مهاجم آفریقایی ظاهراً غیرمجازش ۷ امتیاز از این تیم کسر نمیکرد و با وجود صدور مجوز بازی این فوروارد گابنی توسط سازمان لیگ، گلگهر را نقره داغ نمیکرد، شاگردان او اینک به جای سپاهان، صاحب رتبه سوم جدول میشدند و از تیم دوم جدول (پرسپولیس) فقط پنج امتیاز کمتر داشتند. اما اگر ژنرال پس از درو کردن آن همه جام در ایام اوجش یک مقام سومی «مشروط و کسب نشده» را سند توفیق خود میداند و به همان راضی است، معلوم نیست چرا مدیران گلگهر هم این توجیه را پذیرفتهاند و کسب مقام چهارم لیگ را در سومین سال زمامداری ژنرال کافی میدانند. امیر قلعهنویی با یک فوج بازیکن خوب و داشتن حداقل دو نفر همسطح در هر یک از پستهای یازدهگانه باید در سال سوم زمامداریاش در یکی از دو «قدرت» اول فوتبال کرمان پای ثابت و بزرگ قهرمانی میبود، اما سیرجانیها را همچنان چشمانتظار احیای خود گذاشته است. احیایی که با بالا رفتن دائمی سن او، شاید هرگز شکل نگیرد و صبر برای تحقق آن فقط وقت هدر دادن باشد. در عین حال تیم سیرجانی میتواند نیمه پر لیوان را ببیند و معتقد و مطمئن باشد که در یک فصل عاری از دردسرهای لیگ بیست و یکم قدرت پروازی بلندتر را هم خواهد داشت. این مسأله زمانی محتملتر جلوه میکند که در نظر بگیریم اگر سه باخت تحمیل شده توسط کمیته انضباطی در کار نبود، مردان قلعهنویی فصل اخیر را فقط با دو باخت پشت سر میگذاشتند که از تعداد شکستهای پرسپولیس هم که به عدد ۳ رسید، کمتر است.